ما تمام نمی شویم !

خواندن، نوشتن و فکر کردن همه اینها بدبختی است، نکبت می‌آورد.

ما تمام نمی شویم !

خواندن، نوشتن و فکر کردن همه اینها بدبختی است، نکبت می‌آورد.

مردم یا متوجه منظور من می شوند یا نمی شوند ، من یک مفسر نیستم !

ما شرمنده ایم که خانه ای نداریم رفیق. شرمنده ایم که آرزوهایمان انقدر حقیرند. ما را ببخش که وطن برایمان بی معنی‌ست. ما هم یک روز برادر خون الودمان را گذاشته بودیم روی دوشمان و می دویدیم و فکر میکردیم همه چیز درست میشود.

برادرمان مرد و ما در خونش دست و پا زدیم؛ فریاد می‌کشیدیم که فقط خانه مان را می‌خواهیم، می دویدیم که خاطراتمان را از ما نگیرند. که کودکیمان را بی مادر ول نکنند توی بیابان....

  • ..بیگانه ..

نظرات (۲)

Good words👏👏

بازم بنویسید...من منتظر حس و حال عجیب و مه گرفته ی نوشته هاتون هستم...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی