در خرمشهر صدایی جز شلیک گلوله های خصم و‌ جوشش خون از قلب های دردمند به گوش نمی رسد .

تاریخ نگاران سکوت می کنند و تاریخ ، با بهت نظاره گر خوزستان می شود .. 

رسانه های ملی سکوت می کنند 

رهبر سکوت می کند 

دولت سکوت می کند ، حوزه سکوت میکند 

سپاه سکوت نمی کند ، ضربات باتوم و گلوله های تفنگش را بر سر مردم خرمشهر می ریزد 

این یک متن دردناک نیست ، این واقعیت است! اینجا آب ندارد . مردم ده ها دهستان به دلیل مسمویت ناشی از آب غیرتصفیه راهی بیمارستان شده اند . مردم معترض به گلوله بسته شده اند . از ترس دستگیری مجروحان ، آن ها را به شهرهای دیگر می برند . خرمشهر آتش گرفته ! 

مسلمانان سکوت کرده اند .. پیش از این ها خرمشهر را دیده بودی ؟ هنوز جای گلوله های هشت سال جنگ بر دیوارهایش مانده ، سنگرها دست نخورده اند ، خانه ها هنوز ویرانند ! خرمشهر هیچوقت خرم نبوده.. 

« کدخدایی که گمان کرده خدای ده ماست 

کدخدا نیست ، خدا نیست ، بلای ده ماست .. 

بی نوا بی خبر از حال و هوای ده ماست.. »