در این هیچ، هیچ روزنهای به ما عطا مکن.
در انجیل متی دعایی هست بهنام «دعای پدر» که حاوی هفت خواستهست:
«ای پدر ما که در آسمانی،
نام تو مقدس باد.
پادشاهی تو بیاید.
ارادهی تو، چنانکه در آسمان انجام میشود،
بر زمین نیز به انجام رسد.
نان روزانهی ما را امروز به ما عطا فرما.
و قرضهای ما را ببخش،
چنانکه ما نیز قرضداران خود را میبخشیم.
و ما را در آزمایش میاور،
بلکه از آن شریر رهاییمان ده.
زیرا پادشاهی و قدرت و جلال، تا ابد از آنِ توست. آمین.» [متی ۶: ۹-۱۳]
همینگوی در داستان «یک گوشهی پاک و پرنور» از این دعا استفاده میکنه (با ترجمهی احمد گلشیری):
«ای هیچ ما که در هیچی
نام تو هیچ باد.
قلمرو تو هیچ باد،
ارادهی تو هیچ در هیچ باد
، همانگونه که در هیچ است.
در این هیچ، هیچ روزانهی ما را به ما عطا مکن و هیچ ما را هیچ مکن، همانگونه که ما هیچهای خود را هیچ میکنیم و ما را به درون هیچی هیچ مکن اما از شر هیچی در امان دار،
و باز هیچ.
درود بر هیچ سراپا هیچ،
هیچ با توست.»
- ۰۲/۰۴/۳۱
مدت پیش متنی میخوندم که درمورد این بود که هیچ و وجود نداره، قابل درم یرای ما انسان ها نیستن چون ما فقط بودن و وجود داشتن رو درک کردیم و هر جمله تضادش فقط یک وهم هست توی ذهنمون.
پس بهتره بیشتر رو بودن و چیز هایی که وجود دارن و میفهمیمشون وقت بزاریم نه چیزی که حتی نمیتونیم توصیفش کنیم.