ما تمام نمی شویم !

خواندن، نوشتن و فکر کردن همه اینها بدبختی است، نکبت می‌آورد.

ما تمام نمی شویم !

خواندن، نوشتن و فکر کردن همه اینها بدبختی است، نکبت می‌آورد.

مردم یا متوجه منظور من می شوند یا نمی شوند ، من یک مفسر نیستم !

جهنم

سه شنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۶، ۰۶:۵۹ ب.ظ

گرگ ها ، گرگ و گوسفند ها ، گوسفند می زاییدند . تا اینکه موجودی پای بر کثیفای زمین نهاد که گاهی گرگ و گاهی گوسفند می زایید .  انسان ! آن وهمی که به اشتباه سر از دنیای جسم در آورد . 

او آن پرنده ی گناهکاری بود که روزی در جنگلی بزرگ زیسته بود . روزی قبل تر از تمام خورشید هایی که در آسمان تاریخ نشسته اند . پرنده ای که آسمان را به کفر کشید و اکنون در جهنم خود انسان شده بود . ما محکوم به این آتش شدیم برای گناهانی که به یاد نداشتیم..

  • ..بیگانه ..

نظرات (۴)

میتونم فقط بگم زیبا
پاسخ:
ممنون
حکایت زیباییست
پاسخ:
و همینطور تلخ ..
  • علیـ ــر ضــا
  • خوب بود چنین حکایتی 
    خیلی وقت بود از این حکایت میگذره ولی هنوز جلوتر می‌رویم تازه تر میشه 
  • ....جلیس العقل ....
  • بسیاااااااار عالی
    پاسخ:
    سپاس
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی