ما تمام نمی شویم !

خواندن، نوشتن و فکر کردن همه اینها بدبختی است، نکبت می‌آورد.

ما تمام نمی شویم !

خواندن، نوشتن و فکر کردن همه اینها بدبختی است، نکبت می‌آورد.

مردم یا متوجه منظور من می شوند یا نمی شوند ، من یک مفسر نیستم !

مسجد سلیمانِ غمناک ..

سه شنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۶، ۰۳:۲۰ ب.ظ

در راه به مسجد سلیمان که رسیدیم ، نفس کشیدن را از یاد بردم .. درست مثل این بود که طناب آویزان از بلند ترین شاخه ی درخت را نگاه کنند و کودکی را رویش ببینند که با شوق تاب میخورد ، شاید مردمکی این بین تاب خنده اش را نیاورد .. درخت را سر می برند و ریسمانش را طناب داری می کنند بهر گردنم و من این چنین دردمند ، دست بر گلو می فشارم و کودک رو به رویم بغض می کند .. 

غلظت گاز در هوا ، همچون سیخ داغی به قلب قلم می نشست ، پایت که به زمین می رسید ، عبور نفت را حس می کردی ! کم چیزی نبود . اولین چاه نفتی را اینجا پیدا کرده بودند . 

شهر زیر پنجه های طمع می سوخت ، آنجا دود کارخانه ها تنفس می شد و بس .. خانه های کاهگلی و شهر ویران ، شاهرگ کارخانه ها را نشانه می رفت !

این چراغ به خانه روا بود مسلمان ! ثروت این شهر را به کدام مسجد می بردی؟ 

مسجد سلیمان شعری بود پر از آرایه ی مبالغه در غم!

.

.

سالها مرگ در اندیشه ی این شهر خدایی میکرد

مرد با ثروت انبوه خودش داشت گدایی میکرد

خاک رنجان ز زمین دفن در آغوش کثیفی می مرد

خَیِری سکه به دستان گدا داد ، ز گوهر می برد!

چه گداها که ز خَیر به فضیلت گفتند 

غافل از گوهر نابی که ز آن ها رُفتند 

 نفت را از دل آن شهر  به یغما بردند

در همان شهر، چه مردم که ز سرما مردند

آن پرنده که در آغوش قفس چشم گشود

فکر میکرد که پرواز گناه است،مقصر که نبود!

  • ..بیگانه ..

نظرات (۳)

بنام او
----------
سلام خوبی؟

وبلاگ جالب و خوبی دارید و حدس میزنم بازدید خوبی هم داشته باشید ، 

پس چرا نمی آیید از این وبلاگ تون کسب درآمد کنید

ما یک سیستم همکاری در فروش همیار راه انداختیم که میتونی بیایید داخل سیستم عضو بشید بعد توی سیستم محصولاتی که قرار دادیم را توی وبلاگت بگذاری هرکسی از طریق وبلاگ شما محصولات ما را خرید بکنه به شما پورسانت که تایین شده را بلافاصله بعد از این که محصول به دست مشتری برسه برای شما واریز میکنیم.

درکل شما هیچ ضرری نمیکنی صرفا یک آزمایشه

صفحه عضویت : 
http://hamyar.biz/partner/index.php?act=register

صفحه ورود:
http://hamyar.biz/partner


صفحه اصلی سایت:
http://hamyar.biz/


شمار تماس :  09014225505

هر سوالی بود خوشحال میشم بپرسید
😆👌❤
شاعر میگه:
کسی که فرش میبافه
نباید رو حصیر باشه

حکایتِ حالِ مردمِ این شهره...
پاسخ:
حکایت تلخیه .. 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی