دل نوشت
اصلا شعرهایی که خوانده نمی شوند با شعرهایی که نوشته
نمی شوند هیچ فرقی ندارند . این همه شاعر و نویسنده روی هم تلمبار شده اند و نوبتی
یکدیگر را نقد می کنند که چه بشود؟ خودشان کم هستند که یکی مثل من بخواهد بنویسد ؟
انگار یادم رفته یکی از همان ها داستان تهوع عزیزم را بی دلیل کوبید و نامش را
انتقاد گذاشت .. انگار فراموش کرده ام من از این ها نیستم . مرا چه به این حرف ها
؟ وقتی برای آخوند معروف اینستاگرام . موسوی زاده , که ابزار شعر در کارش پر رونق
است آن شعر را نوشتم و حرف هایم را درش ریختم . فقط گفت از نظرش وزن زیبایی دارد !
این پاسخ حرف های من نبود ! این پاسخ آن بیت ها نبود ! ابلهانه فکر کردن امشب تمام
میشود . شعر بی شعر ! دیگر نمی روی حرف هایت را بزنی .. آن ها را دفن میکنی..
فهمیدی؟..."
نوشته های آن روزها از خودشان تلخ تر هستند . داشتم فکر می کردم اگر
این صفحه ی بی مخاطب نبود که این حرف ها باید کشته می شدند ..
- ۹۶/۰۶/۰۴